کد مطلب:51755 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

گنجینه پرسمان » متفرقه

چگونه يعقوب(ع) بوي پيراهن يوسف را كه خود يوسف، از مصر براي او فرستاده بود حس كرد؟

اين سؤالي است كه بسياري آن را مطرح كرده و معمولاً به عنوان يك معجزه و خارق عادت براي يعقوب يا يوسف شمرده​اند، ولي با توجه به اينكه قرآن از اين نظر سكوت دارد، و آن را به عنوان اعجاز يا غير اعجاز قلمداد نمي​كند، مي​توان توجيه علمي نيز بر آن يافت.



چرا كه امروز مسأله «تله پاتي» انتقال فكر از ارتباط دور دست يك مسأله مسلّم علمي است، كه در ميان افرادي كه پيوند نزديك با يكديگر دارند و يا از قدرت روحي فوق​العاده​اي برخوردارند برقرار مي​شود. شايد بسياري از ما در زندگي روزمره خود به اين مسأله برخورد كرده​ايم كه گاهي فلان مادر يا برادر بدون جهت، احساس ناراحتي فوق​العاده در خود مي​كند، چيزي نمي​گذرد كه به او خبر مي​رسد براي فرزند يا برادرش در نقطه دوردستي حادثه ناگواري اتفاق افتاده است.



دانشمندان اين نوع احساس را از طريق تله پاتي و انتقال فكر از نقاط دور توجيه مي​كنند.



در داستان يعقوب نيز ممكن است پيوند فوق​العاده شديد او با يوسف و عظمت روح او سبب شده باشد كه احساسي را كه از حمل پيراهن يوسف بر برادران دست داده بود از آن فاصله دور در مغز خود جذب كند. البته اين امر نيز كاملاً امكان دارد كه اين مسأله مربوط به وسعت دابره علم پيامبران بوده باشد، در بعضي از روايات نيز اشارة جالبي به مسأله انتقال فكر شده است و آن اينكه كسي از امام باقر(ع) پرسيد گاهي اندوهناك مي​شوم بي​آنكه مصيبتي به من رسيده باشد يا حادثه ناگواري اتفاق بيفتد، آنچنانكه خانواده و دوستانم در چهره من مشاهده مي​كنند، فرمود آري خداوند مؤمنان را از طينت واحد بهشتي آفريده و از روحش در آنها دميده، لذا مؤمنان برادر يكديگرند هنگامي كه در يكي از شهرها به يكي از اين برادران مصيبتي برسد در بقيه تأثير مي​گذارد.



از بعضي از روايات نيز استفاده مي​شود كه اين پيراهن يك پيراهن معمولي نبوده، يك پيراهن بهشتي بوده كه از ابراهيم خليل در خاندان يعقوب به يادگار مانده بود و كسي كه همچون يعقوب شامه بهشتي داشت، بوي اين پيراهن بهشتي را از دور احساس مي​كرد.

---

قصه هاي قرآن


حضرت آيت الله مكارم شيرازي